خدایا بنده ات روزهایی را می بیند که خمس عمرش را می دهد در یتیمستان . تی میکشد و غم می برد.
خدایا بنده ات روزهایی را می بیند از تو پر از تو جاری
خدایا بنده ات روزهایی را میبیند در مقابلت ایستاده ،عبا به تن ، فروتن
خدایا چه صفایی دارد بندگی تو
مرد نیست این تلخ
کیست
چیست این چون هست
نیست
تلخ چیست
قصه را آولخ کیست
قصه را آخر چیست
قصه تنگیدن یک دل ز غفاست
قصه رنجیدن یک دل ز جفاست
قصه یک روز خداست
خواب در قصه این روز خدا عین طلاست
خواب در همهمه ی باد شفاست
قسمت باد دعاست
لختی خواب صداست
قصه یک روز شفاست ....
کیست این مرد کیست
قصه را آخر چیست