بعضی وقتها

بعضی وقتها که می آید اما نمی رود.

بعضی وقتها

بعضی وقتها که می آید اما نمی رود.

سال نو

خدایا سال نو سالی نکو کن

به بسیاری خدمت ، حال خو کن

خدایا خانه را با آب تر کن

نهال غیرتم پر بال و پر کن

خدایا عاشقی در جانم  آویز

به حال خویش و غم ،این جان میاویز

خدایا عافیت بر ما عطا کن

نهان خانه ها از غم رها کن

خدایا مهر خود بر دل رها کن

به این بنده در توبه تو وا کن

خدایا قسمتم در دو میاویز

به بگذشتم ز این و آن نیاویز

خدایا سال نو پر بار گردان

به راه لطف خود این کار گردان

خدایا راز مردم ستر فرما

به این نامردمی ها مهر فرما

خدایا عالمی سبز و نکو ده

کشاورزی و ارزانی و رو ده

خدایا صورت سرخم نگه دار

به سیرت عاشقی در دم نگه دار

خدایا عاقبت را خیر گردان

به تقویم جلالی مهر گردان

خدایا سال نو سال وحید است

به تنهایی و تنگی، راه دید است

خدایا حاصلی نیکو به ما ده

در این تنگی و تنهایی ، خدا ده

جدایه ۲

دل اگر دادی و پربسته شدی آزادی  

ورنـــــه هر مرغ به پرواز اجابت دارد

جدایه

دل اگر رفت چه غم  رفته ی این خاک خداست  

جان نماندست به تن  غصه ی این خاک چراست

بهانه

خدایا بیست و سه سال گذشت  کیم من کیستم من خدارا چیستم من

خدایا بیست و سه سالگی در باران فراموش نشدنی

خدایا بنده ات در بیست و سه سالگی پی سهم خودش از زندگیست

خدایا بنده ات هر چه داشته خاطره کرده در دیگران

خدایا نداری ایمان دارد غم ندارد

خدایا تنگیم دلتنگیم

خدایا خوشحالم که ماندم که بپرسم

خدایا بنده ات بیست و سه را به رشک بیست و چهار می گذراند به جعبه ی آرزوی کودکی میرسد بیست و چهار رنگ

خدایا بنده ت رو به پنجره نشسته پشت به زندگی سهمش را می خواهد

خدایا بنده ات پیاده در باران می گشت صبح شد

خدایا بنده ات بندی ندارد قصه از رنجی ندارد

خدایا بیست و سه بیست و سه بیست و سه بیست و سه چقدر زود به تو نزدیک می شود عمر

خدایا خدایی کن عاقبت را