بعضی وقتها

بعضی وقتها که می آید اما نمی رود.

بعضی وقتها

بعضی وقتها که می آید اما نمی رود.

خاله سوسکه

گفتم که نیست عاشق رخت سفر ببندید

دیو و ددیست اینجا دل را به کم مبندید

گفتم که نیست اینجا کس را توان گفتن

از غم به خود نگفتن از باز چون شنفتن

گفتیم و باز مستیم بازم به عهد پستیم

گفتیم و باز هر روز در نال تو نشستیم

یک کس نمانده اینجا تا پاسخم بگوید ؟

دیدی چه کرده ای تو یک کس ز خود نگوید

ما را ازین حلاوت سوی هلاک بردی

با عاشقت چه کردی ای بی وفا چه بردی

این هست مست روزی از دامنت نیاید

با ما به از کسان کن این دل ز تو نیاید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد