خدایا بنده ات نمی داند این روزها که می گذرد از عمرش کم میشود یا به آن اضافه
خدایا بنده ات نمی داند ایمان سخت تر است یا ایمان
خدایا بنده ات نمی داند زلیخا خطا کرد یا یوسف جفا
خدایا بنده ات بد که می کند تو را می بیند خوب که می کند خودش را
خدایا بنده ات به شرط با تو بودن تنها می ماند
خدایا بنده ات نمی داند سهروردی بندگی می کرد یا مولوی خدایی
خدایا تنهایی هم عالمی دارد
خدایا ترسیدم فرار کنم تنهایی ماندم
خدایا بنده ات نمیداند شریعت بود طریقت بود معرفت بود یا محبت
خدایا بنده ات خسته است کس نمی کوبد در
خدایا بنده ات امشب تنها نیست به تنهایه های قبلی خود می خندد
خدایا بنده ات حرفی برای نوشتن ندارد فقط تو را دارد
خدایا بنده ات گاهی نیست گاهی هست اما گاهی هست اما نیست
خدایا بنده ات از دیروز تا امروز فقط تو را ثابت یافته
خدایا بنده ات امشب سر ناسازگاری دارد از تو به تو می گوید فراموش کرده خود را در تو
خدایا بنده ات نمیداند بماند بهتر است یا بداند ..........