بعضی وقتها

بعضی وقتها که می آید اما نمی رود.

بعضی وقتها

بعضی وقتها که می آید اما نمی رود.

in prison

خدایا سلام

خدایا بنده ات دوباره آمده تا قفل زندان بشکند تا از او تویی بسازد

خدایا بنده ات دوباره آمده ابراهیم وار پی شکستن خودش

خدایا فتح مدینه مهم تر بود یا فتح خدیجه ؟

خدایا بنده ات می خندد چون نمی تواند گریه کند

خدایا بنده ات به مجالس سبعه رسیده : تو مرا دل ده دلیری بین روبه خوش خوان و شیری بین

خدایا اگر باشی کلمات نیستند کجایی

خدایا بنده ات بارها به تو ثابت کرده که چیزی را به خودش ثابت نمی کند

خدایا بنده ات دست به دعا پا در رکاب زمان گذاشته سالهایش می گذرند

خدایا دلشدگان شنیده ای

خدایا بنده ات هر روز که می نویسد با تو شروع میکند اما بدون تو می میرد

خدایا بنده ات هنوز از سه اصل تو را شناخته غیر تو چیزی هست ؟

خدایا بنده ات دین مند نیست به سراغ تو اگر می آید خودش و توست

خدایا بنده ات توبه کرده .توبه کرده که دیگر مهربانی نکنی

خدایا بنده ات می دود هر شب نفس نفس می زند به دیباچه ی سعدی می اندیشد

خدایا بنده ات وقتی تنهاست من است تو نیستی

خدایا من اگر ما بودم چه غم که توام

خدایا بنده ات به محاوره رسیده از تکلف گذشته عامی می پرستد تو را

خدایا اگر تو را گم کنم کرا پیدا نمی کنم

نظرات 2 + ارسال نظر
... پنج‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:47 ب.ظ

in prison .why?? but why not
خدایا بنده ات بارها به تو ثابت کرده که چیزی را به خودش ثابت نمی کند...
جمله ی کاملیه ..
چسبید.

صبح روز بعد یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:04 ق.ظ

سلام.

فتح مدینه با فتح خدیجه چه نسبتی دارد؟ قافیه و تنگی و ...؟!!!

خدیجه محمد را کشف کرد.

علیک.
همین که عکس العمل داره نشان تنگی قافیه نیست.
محمد خدیجه را کشف کرد .
کیفیت روح تعیین می کند که عاشق که باشد و معشوق هم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد